پایگاه خبری ، تحلیلی ساحل نشین
ساحل نشین - جدیدترین اخبار ، رویدادها و تحلیل های شمال کشورپایگاه خبری ، تحلیلی ساحل نشین
ساحل نشین - جدیدترین اخبار ، رویدادها و تحلیل های شمال کشورجواب مخالفین تشکیل استان ساحلی از زبان سیدکریم بنی هاشمیان
باسمه تعالی
« حق خواهی مردمان »
ساحل نشین: دوره جدید حق خواهی مردمان غرب مازندران و شرق گیلان درخصوص تأسیس استان جدید که از سال 85 آغاز گردید، بسیاری را بر آن داشت که نظرات موافق و مخالف خویش را بیان دارند. بی شک ارایه نظرات افراد که اهل استدلال و برهان منطقی و عقلی بوده اند نه تنها کار بدی نبوده بلکه از هر منظر و نگاهی قابل تأمل و ستودنی است و الحمدالله در بسیاری از موارد رهگشا بوده است. و بارها صاحب این قلم به پاسخ مستقیم بیانات و نظرات مخالفین استدلالی و برهانی در رسانه ها پرداخته است. اما همواره از پاسخ مستقیم به افرادی که در مقام پذیرش حق مردمان این سامان نبوده اند و بی مهابا و با غرض و مرض و هوچیگری و مزدوری و... مخالفت داشته اند، پرهیز نموده و تلویحاً جهت تفویر افکار عمومی مطالبی را عرضه داشته است.
و بر این باور است افرادی که در مقام پذیرش حق نیستند، جوابهای مستقیم و برهانی به آنان ثمری ندارد. شیوه قرآن کریم نیز به افرادی که اساساً در مقام پذیرش حق نبوده و همواره در برابر آن موضع گرفته اند و راه رسیدن به حق را به روی خود بسته اند، اینگونه است. و برآن است که ارایه برهان و دلیل به آنان نتیجه و ثمری ندارد.
مشکل افراد و برخی از مسئولین استانی که مخالف بی چون و چرای تشکیل استانی شدن هستند، این است که فکر می کنند با عناوین مورخ، استاد و جایگاه و مقامی که دارند،! می توانند در تمامی حوزه ها ورود پیدا کنند و اساساً غافلند و نمی دانند که درونشان چه خواهش هایی مطرح است که آنان را به امر یا اموری دعوت می کند و این دعوت از جانب چه کسی است و گاهی هم به توجیه سخن، نوشته و عملشان بر می آیند. بنظر می رسد آنان با خود بازی کرده و به دنیا و ... تن داده اند.
نباید انسان به خود اجازه دهد و اینگونه بیاندیشد که در هر امری، مردم موظفند صرفاً به رأی و نظرشان عمل کنند.
این ادعا را فقط کسانی می توانند داشته باشند که احاطه علمی بر جوانب تمامی امور دارند که جز برگزیدگان از طرف حق تعالی نمی توانند چنین ادعایی داشته باشند.
مسلماً تمامی بدبختی های انسان از عدم شناخت درست و ناشی از جهل و نادانی اوست، هرکس در دنیا، چه در صنعت، چه در پزشکی، چه در اقتصاد و... حرف اول را می زند برای این است که او در این محدوده ها صاحب تشخیص و علم و دانایی است.
بنابر این اگر کسی به بی راهه می رود به خاطر جهل او و به خاطر عدم شناختش نسبت به حقایق و اسرار و معارف است. هر چه جاهل و نادان تر (هر چند دارای مدرک تحصیلی هم باشد) بی راهه تر.
قرآن کریم تشخیص را نعمت خدادادی دانسته که با شرایطی به کسانی عطاء می کند که تقوا را پیشة خود ساخته اند. انسانی که تقوی نداشته باشد، قدرت تشخیص حق و باطل را ندارد.
بنابر این پسندیده است هر کس در هر حوزه ای وارد می شود اطلاعات لازم و کافی پیرامون آن داشته باشد تا اینکه نه خود را ضایع کند نه موضوعی را که به آن می پردازد. دیگر اینکه هر حرفی، سخنی و نوشته ای که از ما بر جای می ماند در قبال آن مسئولیت داریم و تاوان حرکات و سکنات خود را چه در این دنیا یا جهان آخرت دریافت خواهیم کرد.
و امّا جهت مزید اطلاع همه علاقمندان ورود به این واقعیت تاریخی که در غرب مازندران و شرق گیلان در جریان است یعنی مسئله استانی شدن معروض می دارد که به لطف و کرم الهی این مهم گستره مازندران، گیلان و نقاط دیگر را فرا گرفته و بسیاری از مردمان و مسئولین را به این واقعیت مشغول ساخته و آگاهان را بر آن داشته که در این امر غور و بررسی نموده و پاسخ مناسب و مسئولانه ای نسبت به آن عرضه بدارند.
مستحضرید که یوسفی نیا در کتاب مشروطه بی نقاب در صفحه 356 مدرکی را ارایه می نماید که قدمت این امر را به سال 1324 می رساند و پس از آن مدارک و مستندات حاکی از آن است که مردمان این دیار بیش از سه دهه تلاش و پیگیری مستمر در این خصوص داشته اند و پیشنهاد می شود علاقمندان با جستجو در گوگل در مورد محال ثلاث تنکابن و تاریخ استقلال این مناطق در گذشته و تاریخ پیوستن مازندران و گیلان به غرب مازندران و شرق گیلان فعلی چه زمانی بوده و سبب اصرار به بازگشت مردمان به این حق تاریخی چه مسایلی می باشد؟
ان شاء الله پس از غور و بررسی دقیق از روی حق و انصاف اعلام نظر نمایند.
البته لازم است به این نکته التفات داشته باشند، همانطوری که برابر نیازهای امروزین جامعه، مسئولین امر پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، کشور عزیزمان را از 19 استان به 31 استان ارتقاء داده اند چرا و چگونه نباید 31 استان به 32 استان و بیش از آن ارتقاء پیدا کند؟
